خونه ای تو سرزمین آدم فضایی ها

* برداشتی از ترانه‌ی Neverland از آلبوم جدید Darren Hayes

یکی بود یکی نبود
اون بالا وقتی که مریخ توی شب راهشو پیدا نمی کرد…
اون پایینا دستای کوچیکی بودن که فکر ماهو برای دور زدن سیاره ها
روی یک تیکه کاغذ می کشیدن
پسر کوچیک قصه ما غصه نداشت
نمی دونست که چیه مزه‌ی درد
همه‌ی همسایه ها رگه های شادی رو توی چشاش می‌دیدن.

اما خورشید همیشه روی یک تیکه‌ی زمین نمی‌مونه…
زمینو دور می‌زنه بجاش سیاهی می‌مونه

یکی از همین روزا، یا بهتره بگم که شب
وقتی که یه رد قرمز روی دیوار اتاق خشکیده بود
کوچیک قصه‌ی ما هرچی که گشت هیچ اثر از مامان نبود

وقتی از بابایی پرسید هیچ جوابی نگرفت
یه کمی که نق و نق کرد باباجون بد شاکی شد
کمرش رو درآورد و کوچیکو به باد کتک گرفت
تمام نقاشی هاشو پاره کرد، نقشه‌ی مریخ پاره شد

وقتی اون دستای کوچیک شدن از درد کبود
وقتی فهمید باباجون، مامان رو کشته
کوچیک قصه ما بزرگ شدش، خیلی بزرگ…
دیگه هیچ وقت دوباره کوچیک نشد، کوچیک نبود

فکر ماه و مریخ رو دور ریختش، چاقو و تفنگ جاشونو پر کردن
کوچیک قصه ما رو که خیلی بد بزرگ شدش خل کردن

الان دیگه فرقی براش نمی کنه
وقتی که دوست داشته باشه با کسی دعوا بکنه
صورتشو داغون می کنه
یا اگه راضیش نمی کرد
با یه گوله ی تفنگ، مغز رقیباشو چراغون می‌کنه!

فکر می کرد که قاضی زود ولش کنه
فکر می کرد اینکارو واسه ی دلش کنه
اما چه سود…
یه موقع دلش می‌خواست تموم ستاره ها و آسمونو میاورد روی زمین
حالا چی؟ کشتن آدما قشنگتره، مگه زندگی نیست همین ؟ !

عکس آدم فضاییا رو تو کاغذ می کشه
که شاید یه روز بیان
ببرنش اون بالاها به خونه شون
میدونه که اونها میسازن
یه خونه‌ی اروم و بی نشون
یه خونه‌ی قشنگ که پُرش کردن از ستاره ها
یه خونه‎ که بشه پناهگاه همیشه شون.

دانلود آهنگ Neverland

تصمیم گرفتم یک دوتا دیگه از ترانه‌های جذاب این آلبوم رو که مدت‌ها بود منتظرش بودم، ترجمه کنم. این ترانه‌ها مضامین واقعاً جذاب و بعضاً تکان‌دهنده ای دارن که تو دوره‌ای که ما داریم توش زندگی می‎کنیم، کمتر می‌شه مشابه‌شون رو پیدا کرد، به ویژه اگه با یه موسیقی مدرن و خوش‌ساخت همراه بشن و مهمتر این‌که دارن هِیز، ترانه‌سرا و خواننده‌شون باشه.

112263در مورد Darren Hayes و آلبوم‌هاش: اینجا