13 آبان

نشستم تو ناهارخوری دانشگاه. همه غذاهاشون رو خورد‌ه‌ند و تقریباً بیشتر صندلیها خالیه. آرامش اسفناکی تو محیط حاکمه. انگار نه انگار که اونور دنیا، جایی که طبق آمار فیدبرنر نزدیک نود درصد خواننده‌های ابن وبلاگ از اونجا میان، مردم سبز ریخته‌ند بیرون و برای اینکه صداشون رو برسونند به همه دنیا، دارن از جون مایه میذارند. همون مردمی که هم تا همین چند ماه پیش یکی دوبار خودم رو قاطی مخلوط خشم و هیجانشون کرده بودم. چند دقیقه دیگه BBC فارسی شروع میشه و منتظرم که مفصل ببینم و بشنوم که ما اینجا چه کارها که نتونستیم بکنیم و شماها اونجا چه‌ بزرگی‌ها کردید…

پس‌نوشت: گو این آریانی‌ها خیلی تکراری و یکنواخت کار میکنند، اما شعر این آهنگ جدیدشون که ظاهراً برای وضعیت کودکان گرسنه دنیاست و کاری برای یونیسف، بدجوری میخوره به وضعیت الان جامعه ما:

      اما ما میتونیم بازم برگردونیم                    صدای پای امید و تو کوچه غم

آره من و تو میدونیم که همیشه میتونیم           دستامونو اگه بدیم به دستای هم

9 Responses to 13 آبان

  1. هومن says:

    خبر خاصي نبود. مثل هميشه مردم.تظاهرات.شعار.بيسجيا. درگيري .گاز اشك آور(البته بيشتر سردردآور بود) . شليك و …
    كروبي كتك خورد.موسوي توو خونه حبس …

  2. Calabros says:

    فکر نکن به این چیزا.. زندگی خودتو بکن.

  3. هومن says:

    نه! كي گفته؟! ما حاظريم به تمام مقدسات قسم بخوريم كه خبري نبود. فقط صداي مرگ بر آمريكا ميومد!(پاسخ صحبتت از طرف صدا و سيماي ايران!)

  4. Hey jud says:

    نمی دونم چی بگم, اصلا حرفی واسه گفتن نمونده, تکرار مکررات!
    گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ی من آنچه البته بجایی نرسد فریاد است.

بیان دیدگاه